.

.

دست ها، خالی... چشم ها، بارانی... و گام ها، پر از امید...
هر سه، در یک دلِ مجنون، بی قرار و شیدا...
مقصد: کوی لیلا...
به بهانه ی دیداری که تا ابد، مژده اش رهایی از روز آخر است...
آن روز که؛ همه نه در خیال و رویا، بلکه در حشر گِرد آمده اند به عزمِ تماشا...
و در روز بلندِ تنهایی...
اینجا، همان بهشت امنِ من است که وعده داده ای...
و تمام دنیای دلتنگی ام این روزها، به نظری از تو بند است،
و من دلــ را بسته ام؛ به تار مویی از نگاهت...
که نگاهت،
صراط روشن است و رستاخیز بی خوف

کد آهنگ

طبقه بندی موضوعی
سایت تبادل لینک - سایت تبادل لینک

کوله بارِ سفـر را که می بندی …

می مانی با یک بغل التـماس دعا و دستانِ خـالی

اما پـُـر از حـاجت !

می آیی زیـارتِ امام .. شایــد هم حـجِ فقــرا ..

و تــو حـاجی می شـوی!

می آیـی با پای پیـاده

یا چـرخ هایی که تا اینجـا می دونـد

و تـو را می رسانند تا آسـمانِ اینجـا ..

 
 
 

یـا ضامـن آهـو!

دلـم بـرای یک لحظـه فقط یک لحظـه

هـیجـانِ رسـیدن نـوک انگشتهـایم

به ضریـح سـردت

که گرمـا بخـش ایـن همـه زائـر اسـت ،

تنـگِ تنـگ اسـت 

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۶/۰۴
دریغا