.

.

دست ها، خالی... چشم ها، بارانی... و گام ها، پر از امید...
هر سه، در یک دلِ مجنون، بی قرار و شیدا...
مقصد: کوی لیلا...
به بهانه ی دیداری که تا ابد، مژده اش رهایی از روز آخر است...
آن روز که؛ همه نه در خیال و رویا، بلکه در حشر گِرد آمده اند به عزمِ تماشا...
و در روز بلندِ تنهایی...
اینجا، همان بهشت امنِ من است که وعده داده ای...
و تمام دنیای دلتنگی ام این روزها، به نظری از تو بند است،
و من دلــ را بسته ام؛ به تار مویی از نگاهت...
که نگاهت،
صراط روشن است و رستاخیز بی خوف

کد آهنگ

طبقه بندی موضوعی
سایت تبادل لینک - سایت تبادل لینک

۱۱ مطلب در مرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است

گاه دلتنـــــــگ می شوم دلتنـگتر از تمام دلتنگـــــــــی ها

حسرت ها را می شمارم

و باختن ها

وصدای شکستن را

... نمیدانم من کدامین امید را ناامید کردم

وکدام خواهش را نشنیدم

وبه کدام دلتنگی خندیدم

که چنین دلتنگــــــــــــــــم

 

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۳ ، ۱۵:۴۰
دریغا
ای بانوی کرامت،ای کوثر محبت،ای مهربان ترین مهربانان،فاطمه جان سلام !

بانو! دلتنگیم، دلتنگ !

دلتنگی ما از جنس غریب ترین لحظه های بی قراری ست. اشک هایمان پا برهنه ترین آواره گان تاریخ گریه اند!
و چشمانمان بی تاب ترین پنجره های انتظار! تنهایی آزارمان می دهد ! قلب هایمان او را می خواند!
او که تنهاترین است و هیچ کس سراغی از او نمی گیرد ؟!!
ما از عمیق ترین نقطه وجودمان او را می خوانیم و او را می خواهیم.

و به شوق دیدارش روز را شب و شب را به صبح می رسانیم.

و می دانیم بهار بی او خزانی بیش نیست !
شب های جمعه امید دیدارش خواب را از چشمانمان می رباید.
بانو! تو خود شاهدی که به حریمت پناه می آوریم و دعای فرج را کنار ضریحت زمزمه می کنیم .
هر شب جمعه به پابوست می آییم تا ملتمسانه بخواهیم فردا روز موعود باشد. جمعه ها یکی پس از دیگری آمدند و رفتند ولی او نیامد .
ای بانوی آب و آدینه ! تو خود می دانی اشتیاقمان را به یاری یار،تو ندبه های انتظارمان را شنیده ای.
سپاسگزارم ، سپاسگزارم بانو که در لحظات بیقراری مان در قرار های بارانی مان در حریمت با تو برقرار می شویم و شانه های اشکمان را به ضریحت تکیه می زنیم .
بانوی من! شاهدی که دنیا در تاریکی و ظلمت فرو رفته و در این طوفان هولناک امروز، تنها اوست که با نور وجودش می تواند گوهر حق را بنمایاند.
و منتظرانش را از این خستگی و تنهایی نجات دهد .
 
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ مرداد ۹۳ ، ۱۳:۱۰
دریغا

باز دلم به غوغای نسیم خوش رحمت از نگین درخشان قم ، هوائی گشته ...
باز دلم دیوانه وار به در دیوار قفس می کوبد تا منفذی بیابد ... 
باز دلم چون چراغ خاموشی خود را به نور منیره مقدسی جلا می دهد .
باز دلم غم و درد را بر باد نسیان سپرده و گوئی دست رحمتی در این دیار غربت سرمازده ، یافته است .
باز دلم به سان پرنده ای آسیمه سر ، از بند و اسارت سینه ملول خویشتن گریخته ، به سوی کویری که به فیض حضور کریمه ی اهل بیت(س) به دریای عشق مبدل گشته ، پر می کشد .باز دلم وز شور و شوق بهار ، در کویر خویشتن بارانی می شود .

 

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۳ ، ۱۶:۵۵
دریغا

کمالات معنوی فاطمه معصومه(س):
کمال و شخصیت انسان بستگی به علم و پاکی او دارد. انسان هر قدر در این راستا پیش رود، کاملتر و ممتازتر خواهد بود. حضرت فاطمه معصومه(س) از جمله زنان بسیار نادری است که بیشترین بخش از فروغ جاودان و نور ولایت را دریافت کرد و توانست خودش را در کمالات معنوی، همسان و همانند چهارده معصوم(ع) بسازد. بنابراین او یک بانوی عادی نیست بلکه از بانوان بسیار ارجمند و جلوه بسیار تابان آل محمد(ص) است. برای او بخصوص از امامان معصوم(ع) زیارتنامه نقل گردیده و در شان پاداش زیارت او مطالب بسیار ارجمندی گفته شده است. از جمله امام صادق(ع) فرمود: من زارها و جبهتاله الجنه: «کسی که او را زیارت کند، بهشت بر او واجب می گردد.» کمالات آن حضرت در حدی است که از فرازهای زیارتنامه اش که از حضرت رضا(ع) نقل شده، به دست می آید که او دختر روح و جسم پیامبر اکرم(ص) و حضرت زهرا(س) و امامان معصوم(ع) است. درباره فضیلت زیارت حضرت معصومه(س) روایات فراوانی از پیشوایان معصوم رسیده . از جمله، هنگامی که یکی ازمحدثان برجسته قم، به نام «سعدبن سعد» به محضر مقدس امام رضا(ع) شرفیاب می شود، امام هشتم خطاب به ایشان می فرمایند: «ای سعد! از ما نزد شما قبری است.» سعد می گوید: فدایت شوم! آیا قبر فاطمه دختر موسی بن جعفر(ع) را می فرمایید؟ می فرمایند: «آری، هر کس او را زیارت کند، در حالی که به حق او آگاه باشد، بهشت از آن اوست. یکی از ویژگی های حضرت معصومه(س)، ورود زیارت نامه ای از سوی معصومان(ع) درباره ایشان است که پس از حضرت فاطمه(س)، او تنها بانوی بزرگواری است که زیارت ماثور دارد. بانوان برجسته ای چون: آمنه بنت وهب، فاطمه بنت اسد، خدیجه بنت خویلد، فاطمه ام البنین، زینب کبری، حکیمه خاتون و نرجس خاتون که هیچ شک و تردیدی در مقام بلند و جایگاه رفیع آنها نیست، هیچ کدام زیارت ماثور از سوی معصومان(ع) ندارند و این، نشان دهنده مقام والای این بانوی گرانقدر اسلام است. 
جان کلام: حضرت فاطمه معصومه(س) بانویی بهشتی، غرق در عبادت و نیایش، پیراسته از زشتی ها و شبنم معطر آفرینش است. شاید یکی از دلایل معصومه نامیدن این بانوی جلیل القدر، آن باشد که عصمت مادرش حضرت زهرا(س) در او تجلی یافته است.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۳ ، ۱۶:۴۱
دریغا

ای نگاهت چونان سپیده ای بر آینه؛ ای حرمت حجاب؛ ای گل غریب و ای پرنده زود پرواز؛ ای کریمه اهل بیت! 
رواق منظر چشم من آشیانه توست 
کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست

 

 

سلامی معصومانه در حرم حضرت معصومه سلام الله

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۳ ، ۱۶:۳۵
دریغا

آرام آرام، بر پهنه کویر حضور پرولایت شکوفه مى دهد

؛ غربت به یمن غریب معنا مى‌یابددلم مى خواهد برایتان از بانویى سخن بگویم که

خیال سبزتان نیمه شبى بر اقامه ی سبزش سلام مى‌دهد

و در آینه حرمش چهره آراید …

معصومه...

معصومه تفسیر معصومیت است که روزگارى در مدینه طلوع کرد،

معصومه اقامت غربت است در روزگار غربت نگاه ها،

معصومه تفسیر بلند تبعیت است از ولایت

معصومه نگاه سبزى است که از معصومیت سرچشمه مى گیرد،

معصومه، روزگار دلدادگى است و از غربت به قربت رسیدن

معصومه ترجمان بلند عاشوراست و قصه ی با زینب هم سفر شدن

معصومه فلسفه شیدایى است و غزل ماندن و بودن،

معصومه نگین ایران است که درقم، شهر اقامه مى درخشد

معصومه ضریب بالاى ارادت به ولایت است،

معصومه، قصه ی بلند مدینه تا مشهد است.

 

 

+برای عرض ارادت به حضرت، دعوتید به جشنواره ی ملی وبلاگ نویسی دختر آفتاب

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۳ ، ۱۹:۰۷
دریغا

هزار ساعت عشق بود و

یک بوسه ی یواشکی !

الان هزار ساعت بوسه ی علنی هست !

ولی دریغ از یک لحظه عشق ...

 

 

******************************

بیا تا قدر هم دیگر بدانیم 
که تا ناگه ز یک دیگر نمانیم

چو مومن آینه مومن یقین شد 
چرا با آینه ما روگرانیم

کریمان جان فدای دوست کردند 
سگی بگذار ما هم مردمانیم

فسون قل اعوذ و قل هو الله 
چرا در عشق همدیگر نخوانیم

غرض‌ها تیره دارد دوستی را 
غرض‌ها را چرا از دل نرانیم

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۳ ، ۱۸:۴۷
دریغا

«سلام بر تو ای دختر ولی خدا، سلام بر تو ای عمه ولی خدا، سلام بر تو ای دختر موسی بن جعفر علیه السلام»!
ما خستگان و راه ماندگان طریق عشق، به شفاخانه تو پناه آورده ایم تا به آیین کرامت، از دریای شفاعت سیرابمان کنی!
معصومه جان! بغض دلتنگی در هوای بارانی چشم هامان شکسته شده است . یاد بانوی تنها کوچه های مدینه، صبر از کف احساسمان برده است و برای زیارت قبر پنهان مادر مظلومه ات، تاب نداریم. پس به سایه امن حرم تو می شتابیم تا در کنج خلوت حریمت آرام بگیریم.
ای خواهر کریمه رضا علیه السلام! چقدر گلدسته های حرم تو، به آستان آسمانی رضا علیه السلام نزدیک است! انگار طنین صدای او، هر لحظه در هوای قلب هایمان می پیچد که: «هرکس معصومه علیهاالسلام را در قم زیارت کند، گویی مرا زیارت کرده است» .

************************************

 

 

+برای عرض ارادت به حضرت، دعوتید به جشنواره ی ملی وبلاگ نویسی دختر آفتاب
 

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۹۳ ، ۱۵:۴۴
دریغا

عید فطر ـ پایانی برای شروع

به نماز می‏ایستم و پنج تکبیر می‏زنم بر دنیا و هر آنچه مرا از نوازش نسیم رحمتت دور می‏سازد. می‏خواهم حسن‏ختام میهمانی‏ات، ابتدای آشنایی تازه‏ام با تو باشد.

اکنون به مدد عبورم از باغ صیام، عطر گل‏های تازه عبودیّت را آن‏چنان در سر دارم که بیدارتر از همیشه، می‏بینمت. چه شیرین است طعم میوه‏های آسمانی تو، آن هنگام که دست بر قنوت نماز عید بر می‏داریم و تو را زمزمه می‏کنیم: «اَنْ تُدْخِلَنی فی کُلِّ خَیر...»

«دارد به خنده چشم جهان باز می‏شود یعنی که عید فطر تو آغاز می‏شود»

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

صبح که با عود و اسپند عید به سراغم آمد، تنم روشن‏تر از همیشه به استقبالِ خدا رفته بود؛ یا نه، خدا با آن لبخند همیشگی‏اش که جان مشتاقِ مؤمنین را نوازش می‏دهد، مرا به خود خوانده بود.

پاهایم طوری در مصلا می‏رفتند که انگار از آنِ خودم نبودند. در شادیِ سرزنده ارواحی به وجد آمده بودم که یک ماه، در بزرگ‏ترین ضیافتِ آسمان، رنگ و روی ملکوتی‏شان گُل کرده بود.

نماز عید فطر را که تکبیر گفتند، بعد از آن صف‏های طویل که از جنس بلوری‏ترین آدمیان بسته شد، ملائک بودند که تا هفت آسمان قامت می‏بستند.

در نمازی چنین باشکوه، آن لحظه که دست‏هایم به دستگیره شفاف قنوت آویخته بود، گویا بهشتی‏ترین دقایقم، بر گستره زمینِ خاکی می‏گذشت! با نوای موزون جنتیان می‏خواندم؛ با کلماتی که در ناب‏ترین لحظه ایمان، تراوش کرده بودند: «أللَّهُمَّ أَهْلَ الْکِبْرِیاءِ وَ الْعَظَمَةِ، وَ أَهلَ الْجُودِ وَ الْجَبَرُوتِ وَ أَهْلَ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ...».

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۹۳ ، ۱۱:۳۹
دریغا

 

 

فرازهایی از دعای وداع امام سجاد (ع) با ماه رمضان :
بدرود ای بزرگترین ماه خداوند و ای عید اولیای خدا
بدرود ای ماه دست یافتن به آرزوها
بدرود ای یاریگر ما که در برابر شیطان یاریمان دادی
بدرود ای که هنوز فرا نرسیده از آمدنت شادمان بودیم
و هنوز رخت برنبسته از رفتنت اندوهناک

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۹۳ ، ۱۱:۳۴
دریغا