.

.

دست ها، خالی... چشم ها، بارانی... و گام ها، پر از امید...
هر سه، در یک دلِ مجنون، بی قرار و شیدا...
مقصد: کوی لیلا...
به بهانه ی دیداری که تا ابد، مژده اش رهایی از روز آخر است...
آن روز که؛ همه نه در خیال و رویا، بلکه در حشر گِرد آمده اند به عزمِ تماشا...
و در روز بلندِ تنهایی...
اینجا، همان بهشت امنِ من است که وعده داده ای...
و تمام دنیای دلتنگی ام این روزها، به نظری از تو بند است،
و من دلــ را بسته ام؛ به تار مویی از نگاهت...
که نگاهت،
صراط روشن است و رستاخیز بی خوف

کد آهنگ

طبقه بندی موضوعی
سایت تبادل لینک - سایت تبادل لینک

تا یار که را خواهد و میلش به که باشد….

جمعه, ۱۳ دی ۱۳۹۲، ۰۱:۵۴ ب.ظ
   بعد از دو ماه سینه زدن از برای تو

آیا شود که من برسم کربلای تو

شب های آخر است گدا را حلال کن

این هم بساط نوکر بی دست و پای تو

.

.

تا سال بعد…

تا یار که را خواهد و میلش به که باشد…



موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۲/۱۰/۱۳
دریغا