.

.

دست ها، خالی... چشم ها، بارانی... و گام ها، پر از امید...
هر سه، در یک دلِ مجنون، بی قرار و شیدا...
مقصد: کوی لیلا...
به بهانه ی دیداری که تا ابد، مژده اش رهایی از روز آخر است...
آن روز که؛ همه نه در خیال و رویا، بلکه در حشر گِرد آمده اند به عزمِ تماشا...
و در روز بلندِ تنهایی...
اینجا، همان بهشت امنِ من است که وعده داده ای...
و تمام دنیای دلتنگی ام این روزها، به نظری از تو بند است،
و من دلــ را بسته ام؛ به تار مویی از نگاهت...
که نگاهت،
صراط روشن است و رستاخیز بی خوف

کد آهنگ

طبقه بندی موضوعی
سایت تبادل لینک - سایت تبادل لینک

منشور زندگی ...

دوشنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۴، ۰۹:۲۴ ب.ظ

زمان می گذره

 

روزها به سرعت سپری می شوند

ماه ها و سال ها از پی هم می گذرند ...

و من

تکیه بر دیوار زندگی

دست در دست خدا

نظاره گرم...

نظاره گر رشد و بلوغ "من" های مختلفم

بعضی ها را نمی شناسم ،

با اندکی از آن ها احساس آشنایی و آرامش دارم ، حتی از دیدن یکی از آن ها تعجب کردم ...

یکی از آن ها دخترک کوچکی ست که هنوز عاشق کارتون و لیسک و بازی است ،

هنوز دل نازک است ، هنوز با بهانه های کوچک قهر میکند و گوشه ی اتاقش آرام اشک می ریزد

 

یکی دیگر دختر نوجوانی است که عاشق هنرنمایی است ،هروز دسر های جدیدی درست میکند ، همه چیز را تزئین میکند و دنیایی از خلاقیت و شور و اشتیاق است

 

یکی زن جوانی است که عاشق است ،

راه های پر و پیچ و خم زندگی اش را درست و غلط طی میکند ،

گاهی از همه چیز شاکی است و گاهی آرام و راضی ،گاهی نا امید می شود و باز گاهی خوشبخت ترین زن دنیا...

 

یکی از آن ها بانویی صبور است که گرد محبت در دستپخت هایش می ریزد ،دستمال عشق بر سر و روی خانه اش میکشد

و با زیباترین لباس هایش به انتظار می نشیند تا ظهر همه ی خستگی ها و نا آرامی هارا از همسرش بگیرد و خانه ایی غرق آرامش به او بدهد...

 

و یکی از آن ها ، که من از همه بیشتر دوست می دارمش ، بنده ی توست خدا

همانی که هرکاری را حتی غباری از آیینه گرفتن را به نیت قرب تو انجام می دهد ،

نیمه شب ها برای تو به پا می خیزد ،

سر سجاده ی دلش اشک ها می ریزد و فقط تو را از خودت می خواهد

همانی که هروقت دلش از دنیا و مردمانش گرفت ، هر وقت تنها شد ،

زیر لب زمزمه می کند :

یا رفیق من لا رفیق له 

یا انیس من لا انیس له

یا حبیب من لا حبیب له

و آرام میشود ...

همان که برای تو می جنگد مبارزه میکند برای تو شاد است و برای تو اندوهگین می شود ...

و میداند تو برای همه ی زندگی او کــــــــــافــی هستی ...

 
 
 

 من آن را بیشتر ازهمه ی "من" های درونم دوست دارم ...

 
موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۴/۱۱/۰۵
دریغا

نظرات  (۱)

۰۶ بهمن ۹۴ ، ۲۰:۰۸ masome khoshkdahan
بسیار عالی احسنت به حسن انتخاب شما