.

.

دست ها، خالی... چشم ها، بارانی... و گام ها، پر از امید...
هر سه، در یک دلِ مجنون، بی قرار و شیدا...
مقصد: کوی لیلا...
به بهانه ی دیداری که تا ابد، مژده اش رهایی از روز آخر است...
آن روز که؛ همه نه در خیال و رویا، بلکه در حشر گِرد آمده اند به عزمِ تماشا...
و در روز بلندِ تنهایی...
اینجا، همان بهشت امنِ من است که وعده داده ای...
و تمام دنیای دلتنگی ام این روزها، به نظری از تو بند است،
و من دلــ را بسته ام؛ به تار مویی از نگاهت...
که نگاهت،
صراط روشن است و رستاخیز بی خوف

کد آهنگ

طبقه بندی موضوعی
سایت تبادل لینک - سایت تبادل لینک

زندگی شاید همین باشد !

شنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۳، ۰۹:۵۶ ب.ظ

 

 مشکل ما در فهم زندگی ست...
لذت بردن را یادمان ندادند!
همیشه در انتظار به پایان رسیدن روز هایی هستیم که بهترین روزهای زندگیمان را تشکیل می دهند... مدرسه...دانشگاه...کار...
حتی در سفر همواره به مقصد می اندیشیم , بدون لذت از مسیر!!
غافل از اینکه زندگی همان لحظاتی بود که می خواستیم بگذرند...
انگار حتما باید آسمان به زمین بیاید یا باید اتفاق خاصی بیفتد یا معجزه ای رخ دهد تا از زندگی لذت ببریم!!!
گاهی آنقدر در روزمرگی غرق می شویم که فراموشمان می شود ساده ترین داشته های ما شاید آرزوی فرد دیگری باشد...
عده ای از امر و نهی پدر کلافه می شوند و بعضی در آرزوی شنیدن صدای پدر...
عده ای از باب میل نبودن غذا به جان مادر غر می زنند و بعضی در حسرت صدا کردن نامش و شنیدن جواب...
همیشه شاکی هستیم انگار!
از گرما می نالیم
از سرما فرار می کنیم
در جمع از شلوغی کلافه می شویم
در خلوت از تنهایی بغض می کنیم
تمام هفته منتظر رسیدن روز تعطیل هستیم
آخر هفته هم بی حوصلگی مان را گردن غروب جمعه می اندازیم!!

هی فــــلانی...
زنــــــدگی شاید همین باشد!

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۳/۰۹/۲۹
دریغا

نظرات  (۱)

خیلی زیبا و تامل برانگیز بود
وبلاگ زیبایی دارید