دست ها، خالی... چشم ها، بارانی... و گام ها، پر از امید... هر سه، در یک دلِ مجنون، بی قرار و شیدا... مقصد: کوی لیلا... به بهانه ی دیداری که تا ابد، مژده اش رهایی از روز آخر است... آن روز که؛ همه نه در خیال و رویا، بلکه در حشر گِرد آمده اند به عزمِ تماشا... و در روز بلندِ تنهایی... اینجا، همان بهشت امنِ من است که وعده داده ای... و تمام دنیای دلتنگی ام این روزها، به نظری از تو بند است، و من دلــ را بسته ام؛ به تار مویی از نگاهت... که نگاهت، صراط روشن است و رستاخیز بی خوف
سلام – هر چه زودتر بیا وبلاگتو در دایرکتوری وبلاگ نویسان ثبت کن این دایرکتوری طبق الگوریتم های گوگل طراحی شده و تأثیر بسزایی در بازدید و رتبه وبلاگ شما خواهد داشت با ثبت لینک خود در این دایرکتوری دیگران نیز به شما سر خواهند زد ثبت لینک در این دایرکتوری فعلا رایگان است www.zlinks.ir
سلام مهربونم سپیدارم مطالبت عالیه,دوست دارم ک اونا رو دوستامم بخونن و لایک و نشرش کنند...خوشحال میشم بیایی جامعه مجازی فیس کمپ (دارای مجوز از وزارت ارشاد) *راستی,میتونی با یه تنظیم ساده ,تبلیغ وبلاگتم بجای حق امضات بزاری... Facecamp.ir و یا campchat.ir
اینم لینک شخصیمه(خوشحال میشم از این طریق عضو بشی): http://facecamp.ir/signup/invited:cecca6029a01c83a75ead54899a535d7