خداکند که بیایی
پنجشنبه, ۲۸ شهریور ۱۳۹۲، ۰۷:۱۸ ب.ظ
باز جمعه شب شد آقا نیومد. کی میای آقا؟
دلمون تنگ اومده. دیگه طاقت نداریم. تا کی باید بگیم خدا کند
که بیایی.
دلمون تنگ اومده. دیگه طاقت نداریم. تا کی باید هر جمعه شب
دلمون بگیره. اگر تو آقای مایی پس کوشی آقا؟
آقا دلمون تنگ شده. دیگه طاقت نداریم.
بیا دیگه آقا. تو رو جان مادرت بیا. تو رو جان جدت بیا آقا.
دیگه دلمون تنگ اومده. به خدا طاقت نداریم آقا.
باز جمعه شب شد آقا نیومد. کی میای آقا؟
چه جمعه هاکه یک به یک غروب شد نیامدی
چه بغضها که در گلو رسوب شد نیامدی
خلیل آتشین سخن ، تبر به دوش بت شکن
خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی
برای ما که خسته ایم ودل شکسته ایم، نه
ولی برای عده ای چه خوب شد ، نیامدی
تمام طول هفته را به انتظار جمعه ام
دوباره صبح، ظهر، نه غروب شد ، نیامدی
چه بغضها که در گلو رسوب شد نیامدی
خلیل آتشین سخن ، تبر به دوش بت شکن
خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی
برای ما که خسته ایم ودل شکسته ایم، نه
ولی برای عده ای چه خوب شد ، نیامدی
تمام طول هفته را به انتظار جمعه ام
دوباره صبح، ظهر، نه غروب شد ، نیامدی
۹۲/۰۶/۲۸