.

.

دست ها، خالی... چشم ها، بارانی... و گام ها، پر از امید...
هر سه، در یک دلِ مجنون، بی قرار و شیدا...
مقصد: کوی لیلا...
به بهانه ی دیداری که تا ابد، مژده اش رهایی از روز آخر است...
آن روز که؛ همه نه در خیال و رویا، بلکه در حشر گِرد آمده اند به عزمِ تماشا...
و در روز بلندِ تنهایی...
اینجا، همان بهشت امنِ من است که وعده داده ای...
و تمام دنیای دلتنگی ام این روزها، به نظری از تو بند است،
و من دلــ را بسته ام؛ به تار مویی از نگاهت...
که نگاهت،
صراط روشن است و رستاخیز بی خوف

کد آهنگ

طبقه بندی موضوعی
سایت تبادل لینک - سایت تبادل لینک

خواستم این اربعین را کربلا باشم نشد!

جمعه, ۲۹ آبان ۱۳۹۴، ۱۰:۲۳ ق.ظ

خواستم این اربعین را کربلا باشم، نشد

از نجف، پای پیاده… کربلا باشم، نشد 
 

آرزویی در دلم ماند و … همین … بغضم گرفت

خواستم با مادرم در کربلا باشم، نشد 
 

رأس ساعت، پخش زنده، ارتباط مستقیم

خواستم همراهتان تا کربلا باشم، نشد…

 

زائران بین نمازی در حرم یادم کنید

هر نمازی خواستم در کربلا باشم، نشد


میروم مشهد و با آقام درد و دل کنم

خواستم این اربعین را کربلا باشم، نشد…

 

قطع امید کرده ام از خود، نه از شما

حالا که باز مانده ام از راه کربلا

 

تنها خوشم به اینکه کسی ضامنم شود

باشد قرار و وعده ما ” مشهدُ الرضا”…

 

 

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۴/۰۸/۲۹
دریغا