.

.

دست ها، خالی... چشم ها، بارانی... و گام ها، پر از امید...
هر سه، در یک دلِ مجنون، بی قرار و شیدا...
مقصد: کوی لیلا...
به بهانه ی دیداری که تا ابد، مژده اش رهایی از روز آخر است...
آن روز که؛ همه نه در خیال و رویا، بلکه در حشر گِرد آمده اند به عزمِ تماشا...
و در روز بلندِ تنهایی...
اینجا، همان بهشت امنِ من است که وعده داده ای...
و تمام دنیای دلتنگی ام این روزها، به نظری از تو بند است،
و من دلــ را بسته ام؛ به تار مویی از نگاهت...
که نگاهت،
صراط روشن است و رستاخیز بی خوف

کد آهنگ

طبقه بندی موضوعی
سایت تبادل لینک - سایت تبادل لینک

عبادت، یعنی ...

چهارشنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۲، ۱۲:۵۳ ب.ظ

عبادت، یعنی انسان خدایی شود.

چرا اینکار را قبول کردی؟ اینکار را خدا دوست دارد.

چرا این حرف را زدی؟ اینکار را خدا دوست دارد.

آنوقت این عبادت یعنی رنگ الهی داشتن، یعنی قصد قربت داشتن.

حالا ولو انسان بنشیند سبزی پاک کند.

اگر ساده‌ترین کارها رنگ خدایی داشته باشد عبادت است.

و مقدس ترین کارها اگر رنگ خدایی نباشد عبادت نیست.

یعنی اگر انسان در محراب یک لیتر هم گریه کند،

اما ریاکار باشد گریه‌های در محراب، ارزش ندارد،

ولی آن چکشی که نجار به قصد قربت به چوب می‌زند ارزش دارد.

یعنی خدا مترش این است که اخلاص داری یا نداری. 

شما یک گوسفند را رو به قبله سر ببری، گوشتش حلال است.

پشت به قبله حرام است.

رو به قبله نماز درست است، پشت به قبله باطل است.

کلید اینطرف قفل می‌شود. این طرف باز می‌شود. یعنی یک کلید است حرکت می‌کند.

                          منتهی از اینطرف حرکت کنی قفل می‌شود،

                                                        از اینطرف حرکت کنی باز می‌شود...



موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۲/۱۱/۰۹
دریغا