.

.

دست ها، خالی... چشم ها، بارانی... و گام ها، پر از امید...
هر سه، در یک دلِ مجنون، بی قرار و شیدا...
مقصد: کوی لیلا...
به بهانه ی دیداری که تا ابد، مژده اش رهایی از روز آخر است...
آن روز که؛ همه نه در خیال و رویا، بلکه در حشر گِرد آمده اند به عزمِ تماشا...
و در روز بلندِ تنهایی...
اینجا، همان بهشت امنِ من است که وعده داده ای...
و تمام دنیای دلتنگی ام این روزها، به نظری از تو بند است،
و من دلــ را بسته ام؛ به تار مویی از نگاهت...
که نگاهت،
صراط روشن است و رستاخیز بی خوف

کد آهنگ

طبقه بندی موضوعی
محبوب ترین مطالب
سایت تبادل لینک - سایت تبادل لینک

سال با محرم آغاز می شود و محرم ماه حسین است....

پنجشنبه, ۱۶ آبان ۱۳۹۲، ۰۴:۵۸ ب.ظ

سال با محرم آغاز می شود و محرم ماه حسین است
                                 سال با حسین آغاز می شود

آیا می توانیم عمر خود را
و سال های خود را
و لحظه لحظه های خود را
با حسین آغاز کنیم
و با حسین به انجام برسانیم؟

اگر با حسین آغاز نکنیم
با چه کسی و چه چیزی آغاز خواهیم کرد؟!
و برای چه کسی و چه چیزی به انجام خواهیم رساند؟

با چه محبوبی؟!
یا چه مقصودی؟!
با کدام قدرت و لذت و ثروت و ریاست
با کدامیک از میوه های دنیا
و با کدام صاحب نعمت و صاحب عنوان و صاحب مقام
حسین را مبادله می کنیم؟!

آیا حسین را میتوانیم با تمامی دنیا،
حتی با تمامی حدود و قصور
و با تمامی لذت ها و شادی های بهشت مبادله کنیم؟!
آیا در این مبادله برده ایم و به غنیمت رسیده ایم
و یا باخته ایم و از دست داده ایم
و بالاتر
از دست رفته ایم؟!

من خودم را میگویم
که به محبت رسیده ام و با تمامی روشنی و بینات یافته ام.
خودم را میگویم
که با حسین …
شادی رنجها را تجربه کرده ام
و دور از او …
خستگی شادیها را چشیده ام
من خودم را میگویم
چگونه میتوانم حسین را
با حکومت ری
با گندم ری
نه، بالاتر
با حکومت شام
و با حکومت دنیا عوض کنم؟
چگونه میتوانم معامله کنم؟!
چگونه میتوانم؟!



موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۲/۰۸/۱۶
دریغا

نظرات  (۱)

        
       دراین زمین چقدر دلم سوز
میزند…..


دل اگه از مصیبت دوران کند مرا……

بر روی نیزه قاری قرآن کند تو را…..

محمل نشین نافه ی عریان کند مرا…..